فراخوان ارتش آزاد: تشكیل دولت موقت در تبعید
ARK
برای جمهوری اسلامی خوابهای بسیاری تدارك دیدەاند و
امكان ماندگاری آن تا دهەی آیندە ضعیف است.
سوال مهمی كە همیشە یقەی همەی تشكل و سازمانهای سیاسی و
گریبان محللین سیاسی و اندیشمندان دوراندیش را میچسبد اینست:
سیمای ایران بعد جمهوری اسلامی چگونەخواهد شد؟
در این میان لازم میبینیم كە بە اختصار سیاست طیفهای
گوناگون و متنوع اپوزیسیون جمهوری اسلامی را تشریح كنیم.
1- ملیگرایان
محلی
یعنی ملیگرایانی كە احزاب محلی و ملل و تنوعات تحت ستم ایران
تشكیل میدهند.
این طیف وسیع كە شامل كلیەی احزاب و اپوزیسیون محلی ملل
تحت ستم حكومتهای گوناگون تاریخی ایران هستند، كە تا بە امروز بە هیچوجە و هیچوقت
– مگر بصورت تاكتیكی و در مراحلی كە حكومت مرگزی در معرض ضعف بودە - وگرنە بە
احقاق حقوق معوقەی آنان توجە نشدە است و خیلی از آنان در حال حاضر از اپوزیسیون
سرتاسری قویترند.
این احزاب و سازمانها بە علت عدم شفافیت در سیاستهای
احزاب و گروههای سرتاسری و خود حكومتهای دیكتاتور قبلی و كنونی، اعتمادی بە حكومت
مشترك ندارند و حقیقتا بعلت سیاستهای تمامیت خواهانە و زورگوییها و تجاوز گروههای
تمركزگرا و همسویی آنان با سیاستهای حاكمان در امر سركوب ملل و تنوعات تحت ستم، در
یك وضعیت جدید دست و پا میزنند.
عدم وجود تضمین قانونی – اخلاقی در سیاست شیونیستی
گروههای سرتاسری، آنانرا بسوی پارەپارەكردن ایران سوق میدهد و نیك میدانند كە ایران
آیندە اگر بر پایەی تمامیت خواهی احزاب سرتاسری و دمكراسیخواهی ملل تحت ستم ادارەشود،
سیستمی مانند عراق و افغانستان جدید بە انتظار ما نشستەاست.
2- پارنفارسهای
تمركزگرا
این طیف نیز شامل كلیەی احزاب و گروههاییست كە هیچ عقیدەای
بە احقاق حقوق گروههای ملی غیر فارس ندارند و با خود نیز درگیرند كە چگونە با ملل
بیداری كە سالیان زیادیست درگیر این مسئلە هستند كە حق تعیین سرنوشت خویش را كسب
نمودە و در ادارەی مناطق خویش، خود رهبر و سرور و دخیل باشند و دارای حكومتهای محلی
خویش باشند، کنار آمدە و رفتار صحیحی داشتە باشند.
در حقیقت این طیف خود – محور و مغرور عاقبت باعث فروپاشی
جغرافیای ایران میشوند و سیاستهای آنان، ملل تحت ستم را وادار بە اخذ تصمیماتی
- از قبیل عدم تشكیل یك حكومت مشترك با
فارسها و عدم تشكیل امپراتوری دمكراتیك جدید - خواهد نمود.
3- دمكراتهای
تمركزگرا
در میان آندستە از اپوزیسیون سرتاسری، دستەای نیز
علاقمند حفظ ایران و تشكیل یك حكومت دمكراتیك متنوع هستند كە افسار حكومت همچنان
در دست فارسها بماند و آنان نیز بتوانند كم كم با سیاستهایی مانند سیاست نوری مالكی
در عراق، حكومت و اقلیتهای ملی منطقەای را تحت كنترل دائم خویش درأورند.
بگور كلی اینان نیز هدفشان علاج موقت و تجویز مسكن بجای
درمان كلی موضوعات است.
در این طیف، حتی گروههای تمامیت خواه هم حضور پررنگی
دارند و با سیاستهای شیونیستی پشت پردەی تحت عنوان "مشروطە خواهی" و
"سلطنت طلبی مشروط و لیبرال" جای پایی برای خویش باز نمودەاند.
4- - انترناسیونالیستها
در این طیف نیز دو گروە كاملا متضاد حضور دارند.
گروە اول را چپها تشكیل میدهند كە بعد از سركار آمدن
جمهوری اسلامی، صدها گروە چپ سنتی و مدرن و دمكرات با انشعابات متعدد حضور دارند و
هیچ حقی برای تنوعات ملی - محلی قایل نیستند و حتی در پارەای اوقات در قالب شیونیسم
فارسی، گفتمان چپی خویش را تعریف نمودەاند و خیمەی جبهەی جنگ خویش را در مقابل ملیگراهای
محلی برپا داشتەاند.
گروە دوم را اسلامگراهای پان شیعی و پان سوننی، تشكیل میدهند
كە از جانب خود جمهوری اسلامی و عربستان و قطر و امارات متحدە عربی كنترل و هدایت
میشوند.
اینان نیز در آیندە میتوانند خطرات امنیتی زیادی برای
همگی ایجاد کنند.
در میان این چهار طیف، میشود گفت كە هیچ جریان كارسازی كە
بتواند این شیشەی ترك خوردەی تاریخی را بهم وصل كند وجود ندارد و تمامی جبهەها و
تشكلهای سرتاسری از ایجاد اتحاد سرتاسری عاجزند.
در پایان بە یك راهكار جدید اكتفا میكنیم، امید كە
بتواند نقطەی عطفی در تاریخ مبارزاتی ما بر ضد جمهوری اسلامی و تمامیت خواهیهای
مخرب اپوزیسیون سرتاسری ایجاد نماید.
1- اعتمادسازی
2- شفاف سازی
3- انعقاد
پرتوكلهای دارای ضمانت قانونی بین المللی
4- تشكیل یك
جبهەی متحد بر علیە جمهوری اسلامی
5- تشكیل یك
رهبری متكثر و تشكیل دولت موقت
6- تشكیل یك
ارتش آزاد سرتاسری با حفظ احترام بە حریم ارتشهای اقلیمهای چندگانەی ملی
امید كە بتوانیم - قبل از وقوع هرگونە اتفاق ناگواری كە
باعث وقوع جنگ داخلی مجدد شود - بە یك راه چارەی واقعی دست پیدا كنیم.
حالا سوال اینجاست:
این کشتی هزار سکان را چە کسانی باید ادارە کنند؟
آیا از همین حالا لازم نیست مقدمات این کار فراهم آید؟