۱۳۹۳ شهریور ۳۱, دوشنبه

"هفتەی اتحاد با کوبانی" از ٢١سپتامبر روز جهانی آشتی



"هفتەی اتحاد با کوبانی" از ٢١سپتامبر روز جهانی آشتی  

 
فراخوان "ارتش آزاد شرق کردستان"
جهت پیوستن فرماندهان و  نیروهای "ارتش ایران" بە  صفوف مبارزین راه آزادی، برای رهایی از ستم


ملت بزرگوار و شایستەی آزادی کرد
ملل و تنوعات گوناگون ایرانی کە تحت ستم جمهوری اسلامی خم نشدەاید!
ارتشیان مبارزی کە سیاست دشمنان آزادی شما را تسلیم ننمودە است!
زنان و دختران مبارز
مردان رشید کردستان
در  روز پایانی ٣١ شهریور ١٣٥٩ خورشیدی، جنگ خانمانسوز ایران و عراق بوقوع پیوست.
اگرچە ابتدا دارودستەی صدام بە ایران حملەور شدند اما در همان سال اول جنگ تسلیم شدند و دیگر کافی نبود جنگ فرسایشیی کە ٨ سال بطول انجامید و زیر سایەی این جنگ خانمانسوز ، تمامی آزادیهای ایران و ملل متنوعش – کە بر ضد حکومت شاهنشاهی برای تحقق خواستهایشان بپا خواستە بودند -  سرکوب گردید ، ادامە یابد.
جنگ هشت سالەی ایران – جنگ بر ضد خواستەهای ملل و تنوعات ایرانی بود – کە آزادیهایشان آنانرا واداشتە بود سلسلەی پهلوی را براندازند و در این جنگ ارتش نقش موثری در پشتیبانی از مردم داشت کە کم کم در حکومت جدید، آنانرا از ایفای نقش اساسی خویش محروم نمودند.
فرماندهان مبارز و آزادیخواه ارتش را برکنار و  فراری دادند یا ترور کردند. آنان سنت دیرینە و هدف و شعار اصلی ارتش را مبنی بر "پشتیبانی از آزادیهای مردم" در داخل ارتش سرکوب نمودند و از ذهن بیشتر ارتشیان تازەوارد پاک نمودند. آنان ارتشی تسلیم خواستەهای خویش میخواستند.
همگی میدانیم  فرجامهای جنگ چی بود و چە کسانی جنگ افروزی کردند؟
همە شاهد سوءاستفادە  از قدرت ارتش بودیم . ارتشی کە تحت فرماندهی و تصمیمات اساسی سپاه پاسداران درآمد. سپاه  ضد خلقیی کە الان رکن اساسی و اصلی ماندگاری جمهوری اسلامی است.
در این راستە لازم است کە ارتش کنونی، راههایی برای فرار از بن بست جمهوری اسلامی و حرکت در راستای پشتیبانی کردن از حقوق و آزادیهای مردمی بیابد.
وجود ارتشی کە مدافع حقوق و آزادیهای خلق باشد در راستای تحقق آزادیهای اساسی و سرنگونی جمهوری اسلامی لازم است. زیرا ارتش مدافع منافع دیکتاتور،  ارتشی زندە نیست.
لذا لازم است ، ارتش یک رستاخیز جدید را تجربە کند و در این راستا "ارتش آزاد شرق کردستان" میتواند آلترناتیوی جدی برای فرار از بن بست کنونی باشد کە از تمامی متخصیصین و کادرها و افسران ارتش کە وفادار بە هدف اصلی ارتش، یعنی دفاع از آزادیهای مردم ایران میباشد، میخواهد بە صفوف مبارزین راه آزادی کردستان و ایران بپیوندند.
در این راستا بخشی از سیاستهای ارتش بە شرح زیر است:
1)       از خاک کردستان بعنوان پشت جبهە استفادە میکنیم
2)      تمامی خاک ایران را حوضەی عملیاتی خود قرار میدهیم
3)      بە هیچکدام از اصول قدیمی جنگ کردها پایبند نیستیم
4)      از تمامی ملل و تنوعات ملی و مدهبی دیگر دعوت بهمکاری مینماییم.
5)      خواهان استقرار ارتش در مناطق سوق الجیشی ایران از شمال تا جنوب هستیم.
6)      خواهان تشکیل ارتشهای آزاد مناطق ٦ گانە ایران: ١- کردستان ٢- آذربایجان ٣- گیلان و مازندران ٤- ترکمنستان ٥- بلوچستان ٦- احواز هستیم.
7)      تشکیل این ارتشهای متحد کردها میتواند تشکیل یک فضای جدید سیاسی را در ایران تضمین کند.
"ارتش آزاد شرق كردستان"  نیز خود بە زیر مجموعەهای زیر تقسیم خواهد شد:
1)       لشكر نحوشكاك ارومیە
2)      لشكر پیشوا  موكریان
3)      لشکر چهل چشمە مناطق (سقز –  مریوان – بانە - دیواندرە – هوشار)
4)      شكر اردلان سنندج
5)      لشكر شاهۆ اورامانات
6)      لشكر دالاهۆ كرماشان
7)      لشكر كبيركوه ایلام
8)      لشكر اشترانكوە لرستان
9)      لشكر زردكوە چهارمحال و بختیاری
10)   لشكر دنا کهگیلویە و بویراحمد
بنابراین "ارتش آزاد شرق کردستان"این هفتە  را بنام دلاوران کوبانی – همخون و همنژادان کردمان در کردستان تحت ستم سوریها - کە بر ضد "داعش" و دشمنان پشت پردەی کردها مبارزە میکنند "هفتەی اتحاد با کوبانی" نامگذاری میکند. و از ارتشیان عزیز میخواهد کە بر ضد سیاستهای جمهوری اسلامی مبنی بر :هفتەی دفاع مقدس" کە قدسیتش را از سرکوب ارتش و آزدیهای ملل ایران گرفتە است.

ارتش آزاد شرق کردستان
٢١/سپتامبر ٢٠١٤

اهم سیاستهای "ارتش آزاد شرق کردستان"


اهم سیاستهای
 "ارتش آزاد شرق کردستان"

"ما حزب نیستیم بلکە یک نوع نظم نوین مبارزاتی جدی هستیم"


در  اجلاس جديد ارتش در اواسط اسفند١٣٩٣  بار دیگر  ضمن بررسی اوضاع جهان – خاورمیانەی متلاطم، ایران و کردستان، یک سری قوانین اساسی جهت اعلام مواضع ارتش وضع گردید و سیاستهای مبارزاتی ارتش مورد ارزیابی قرار گرفت. بار دیگر بر ادامەی مبارزەی مسلحانە و شروع جدید و ادامەی رویەی سابق در تبلیغات و پیشرفت در عملیات نظامی مهر تایید زدە شد و بار دیگر قوانین کار ارتش مورد ارزیابی قرار گرفت. در زیر برنامەی بازخوانی شدە  ارتش آمدە است:
قوانینی کە وضع شد بر دو بخش داخلی و خارجی تقسیم شدند:
1)     قوانین داخلی:
آ:  بر جذب نیروهای جدید و متخصص و پویا برای انجام اهداف و امور انقلابی تاکید دارد.
ب:  بر وحدت میان نیروهای كرد در بخش شرقی کردستان تكیە خواهد كرد.
پ: بر رفع تنشهای ايدئولوژی میان نیروهای کرد و ایرانی جهت تشکیل یک جبهەی جدید و پویا بر ضد جمهوری اسلامی تاکید دارد.
د:  از نیروهای کارامد کرد در بخشهای دیگر کردستان میخواهد همکاریهای استراتژیک با ارتش داشتە باشند.
ه: در راستای امدادرسانی در جهت جنگ در مقابل تروریستان و مهاجمین خارجی بە خاک کردستان (خصوصا در بخشهای جنوب و غرب کردستان) ارتش بر ضرورت استفادە از نیروهای کرد بجای نیروی خارجی تاکید دارد.
2)      قوانین خارجی بر چند بخش تقسیم میشود:
آ- اتخاذ قوانینی در راستای رفع تنش میان نیروهای متضاد داخلی كە جزئی از یك نیروی خارج از كردستانند: آذریها، ارمنیها و فارسهای داخل خاک کردستان نمونەای از این نوعند.
ب- اتخاذ قوانینی كە باعث اتحاد نیروهای مخالف حكام در خارج از كردستان و داخل ایران میشوند: اتحاد نیروهای اپوزیسیون رژیم و نیروهای ملل تحت ستم میتواند رژیم را از پای درآورد.
ج-  جلب همکاریهای همسایگان خاورمیانەای كە از دخالتهای ایران در منطقە ناراضی هستند.
د-  جلب رضایت نیروهایی كە حتی با رژیم هم همكاری داشتەاند: روسها و چینیها از این دست هستند.
ه-  جلب حمایت و رضایت قدرتها و حكومتهایی كە در جهان مخالف جمهوری اسلامی هستند.
ک-  اخذ راهکارهایی در سطوح مختلف برای جلب پشتیبانی موسسات نظامی و استراتژی کە میتوانند ارتش را از جهت تسلیحاتی و ابزار و فنون جدید نظامی تامین کنند.
جنگ انقلابی جدید ما در کردستان
کردستان متفاوت است!
فلسفه جنگ زمینه‌ای از کوشش فلسفی است که قصد پاسخ دادن به پرسش‌هایی مانند این را دارد که: جنگ چیست و چگونه می‌توان آن را تعریف کرد؟ رابطهٔ بین روان انسان و جنگ چیست؟ تا چه حدی مسؤلیت وقوع جنگ به عهده انسان‌ها است؟[۱]
جنگ و صلح بخش مهمی از تاریخ زندگی بشر را تشکیل می‌دهد. تصاویر و داستان‌های مربوط به جنگ‌ها، تجاوزات و فتوحات، معاهده‌ها و قراردادهای صلح در مذهب، ادبیات و هنر به صورت برجسته‌ای به چشم می‌خورد.[۲] این حقیقت این سؤال را بر می‌انگیزد که آیا تکرار مکرّر جنگ و صلح به دلایل وجود پایگاههای روانی، جسمانی در انسان بوده و آیا این دلایل به همراه فرایندهای اقتصادی حاکم بر جوامع انسانی توضیحی برای این حقیقت فراهم می‌آورند؟
نظر غالب بر اندیشەهای ما حاکی از آنست کە جنگ كردستان ویژگیهای خود را دارد و این بدین معناست کە نیاز بە درک مستقل تحلیل جدیدی دارد کە مختص خودمان باشد و از درون مبارزات کردستان نشات گرفتە باشد نە اینکە نسخەبرداری از ایدەهای ایدئولوگهای خارجی بودە کە هیچ درکی از جامعەی کردستان نداشتەاند، چون چالشهای این منطقە با چالش مناطق کور جهانی مثل کوبا و ویتنام و.... همخوانی ندارد، زیرا کردستان مرکز تقسیم قدرت در جهان و مرکز جدلهای جهانی قدرتهای بزرگ در طول تاریخ بودە است.
 طبق این استاندارد تمامى قوانین اخلاقی صلح و جنگ در كردستان با دیگر مناطق جهان فرق دارد و هیچ قانون دیگری را ما كپی برداری نخواهیم كرد بلكە بر طبق شرایط كردستان اخذ تصمیم خواهیم كرد زیرا اگر قوانین جنگ ارتشهای انقلابی دیگر را از اقصی نقاط جهان مثل چین و روسیە و حتی آمریكا مستقیما و بدون دستكاری استخراج كنیم مانند انست كە بقول "مائو" "پا را ارە كنیم تا اندازەی كفش شود". در حقیقت و در طول تاریخ کردها ثابت نمودەاند کە از جنگ برای دفاع از خویش و برقراری یک صلح پایدار استفادە نمودەاند تا اینکە در سالیان اخیر قرن بیستم جنگ افروزی متجاوزین بە خاک کردستان این رویە را نیز تغییر داد. یعنی کار مبارزەی کردها از جنگ در خدمت آشتی بە جنگ در خدمت  بازپسگیری سروریهای ملی و ذاتی  تغییر یافت. اگر چە این رویە بعد از اینکە چندین شورش آغازین کردها را در ابتدای قرن بیستم تبدیل بە خاکستر و خون نمود. هنوز نیز یکی از راههای کاربردی تعامل ما با دشمنان آزادی بودە است.
کردستان در طول تاریخ  نقطەی تلاقی و کانون تمرکز جنگ میان قدرتهای جهانی بودە است.
جنگ میان آریایی تباران و مادهای متحدشان از شمال با آشوریها و سامیهای هزارەی اول و دوم قبل از میلاد کە تا دوران شکوفایی اسلام و خلافت اسلامی در جریان بود نمونەی بارز باستانی این جنگهاست. جنگ میان اسکندر یونانی و ایرانیها در خاک کردستان صورت گرفت. جنگهای میان روم و ایران و لشکرکشیهای تیمور و چنگیز بە مناطق خاوری و در نهایت جنگ میان دو بخش اسلامی و دو قطب جهان اسلامی (صفوی و عثمانی) نیز بیشتر در خاک کردستان بود و همانگونە کە شاهد هستیم در تقسیمات جهانی قرون جدید کە پیمانهای (سایکس – پیکو و سور و لوزان) در آن بر سر تقسیم دوبارەی مستعمرات جهانی انجام گرفت، کردستان تحت ستم را بکلی در کام خود فروبلعید و ٤ پارە کرد. بهمین دلیل است کە باید برای کردستان شرایطی فوق ویژە قایل شد.
کردستان وقتی آزاد خواهد شد کە تمامی قدرتهای متناقض جهانی بر سر این کانون جنگ جهانی بە توافقی جدید برسند و نیروهای داخلی نیز تسلط کاملی بر حفظ آشتی در منطقە داشتە باشند. یعنی پارادایم جنگ را تبدیل بە پارادایم صلح کنند. در نهایت باید یاداوری شود کە شرق کردستان دارد یک شرایط متفاوت  از بخشهای دیگر کردستان را تجربە میکند. ایران در یک شرایط کاملا مجزا از کشورهای همسایەاش قرار دارد.
جمهوری اسلامی بر ضد مواضع و سیاستهای جهانی و گلوبال دارد طی طریق میکند و این بدین معناست کە ما با دولتی طرف هستیم کە طی ٣ دهەی گذشتە بحدی انرژی منفی در سطوح مختلف جهانی ساطع کردە است کە ضمانت جهانی خویش را در ضمینەهای بسیاری از دست دادە است. اما کشورهای عراق و ترکیە چنین نیستند و کردهای غرب کردستان (کردهای سوریە) در شرایطی ویژە قرار دارند کە همانا تجربەی یک ادارەی خودگردان است. کە آنهم ارمغان جنگ و مقاومت کردها بر ضد حکومت فاشیست بشار اسد بود.
شرق کردستان را باید بیشتر بشناسیم
شرق کردستان دارای ویژگیهای متفاوتی از دیگر بخشهای کردستان است. بدین معنی کە اگر از شرایط سیاسیی کە بر شرق کردستان میگذرد آگاهی کامل نداشتە باشیم نمیتوانیم بە موفقیت چشمگیری کە باعث آزادی کردستان گردد دست بیابیم و حتی باعث تخریب روحیات انقلابی ملت کرد در این بخش از کردستان خواهیم شد. کماکان و تا این مرحلە از تاریخ مبارزاتی گروههای سیاسی کرد در ایران با یک نوع خوانش و ناهمگونی و تعارض برمیخوریم کە نتیجەی عدم تحلیل صحیح شرایط مبارزاتی شرق کردستان است.

1- تغییر قوانین جنگ در کردستان ضروریست
شرایط جنگ روز بە روز تغییر میکند. جنگهای کلاسیک و پارتیزانی قدیم بدلیل پیشرفت کارزار و ابزارهای نظامی و رشد فرماندهی و سربازان در حال حاضر کارایی کافی ندارند. بیشتر فرماندهان نیروهای شرق کردستان خود را با شرایط جدید جنگ سازگار ننمودەاند. یعنی اساسا هیچ پیشرفتی در کار نظامی آنان صورت نپذیرفتە، چون اساسا در میدان جنگ حضور فعال نداشتەاند. پس بایستی بە فکر راه چارەی جدید و کارامدتر بود.
فرماندهی نیروها بایستی علمیتر انجام بگیرد. فرماندهان دارای آگاهی بیشتری نسبت بە قبل باشند. دیگر زمان جنگهای با ابزارهای کهنە بسر آمدە است. دوران ما دوارانی پر از شگفتیست.
در آنسوی دنیا با هدایتگرهای ماهوارەای، پرندەهای ناشناختەی الکترونیکی میتوانند کار تمامی رادارهای دشمن را مختل کنند. جاسوسی کنند. عکسبرداری و صدابرداری کنند و کنترل شبکەهای انترنت و موبایل را در دست بگیرند. بدون اینکە یک سرباز در این ماموریت وجود فیزیکی داشتە باشد و این تنها بە لطف پیشرفت تکنولوژی نظامی امکان پذیر است و متاسفانە دشمن ما نیز از این تکنولوژی کمابیش برخوردار است و ما نیز جهت مقابلە با آنان بایستی بە این فناوری دسترسی داشتە باشیم و با توجە بە اخذ تاکتیکهای بهتر از سالهای دهەهای ٦٠ – ٧٠ باید بر مشکلاتمان فایق آییم.
مائو میگوید:"بوسیلەی جنگ انقلابی باید با جنگ ضدانقلابی مقابلە کرد".  این بدین معناست کە جنگ انقلابی از ویژگیهای برتری برخوردار است. یعنی با توجە بە اینکە یک سری ویژگیها در باورهای انقلابی موجودند کە در باورهای ضدانقلابی وجود ندارند، همیشە امید بە پیروزی را در دل انقلابیون زندە نگە میدارد و عاقبت نظام پوسیدەی ضد آزادی را از بیخ درو خواهد کرد.
مطالعەی قوانین مسلط بر وضعیت کلی جنگ، استراتژی جنگ نامیدە میشود. جنگ در کردستان نیاز بە مطالعە و پردازشی نوین دارد. یعنی باید استراتژیهای کهنە دور ریختە شوند و استراتژی جدید اتخاذ گردد.
مطالعەی وضعیت دشمنی کە میتواند بە رنگهای مختلف درآید و بتواند جنگ انقلابی را ضدانقلابی جلوە دهد و جریان انقلاب را منحرف گرداند و باورهای ضد انقلابی خویش را انقلابی جلوە دهد کاری سخت، اما وظیفەی رهبران نوین است. رهبرانی کە بایستی تاروپود ستراتژیهای ضدانقلاب و دشمن اساسی کردها را از پوستەی انقلابی جدا کنند و یک فرهنگ نوین اعتقادی در نظام باورهای نسل جدید انقلاب کردستان مستقر نمایند.
2- حوضەی عملیاتی  گستردەتر  و متفاوت ارتش 
1)     از خاک کردستان بعنوان پشت جبهە استفادە میکنیم
2)     تمامی خاک ایران را حوضەی عملیاتی خود قرار میدهیم
3)     بە هیچکدام از اصول قدیمی جنگ کردها پایبند نیستیم
4)     از تمامی ملل و تنوعات ملی و مدهبی دیگر دعوت بهمکاری مینماییم.
5)     خواهان استقرار ارتش در مناطق سوق الجیشی ایران از شمال تا جنوب هستیم.
6)  خواهان تشکیل ارتشهای آزاد مناطق ٦ گانە ایران: ١- کردستان ٢- آذربایجان ٣- گیلان و مازندران ٤- ترکمنستان ٥- بلوچستان ٦- احواز هستیم.
7)     تشکیل این ارتشهای متحد کردها میتواند تشکیل یک فضای جدید سیاسی را در ایران تضمین کند.
8)      
3- جمهوری اسلامی و سیاستهایش از دیگاه ما
نظام جمهوری اسلامی نظامیست کە از برایند  چندین ایدئولوژی خاص نشات گرفتە است.
آ- فاشیسم
این نظام مادام کە در برابر کثیرالملە بودن و کثرت تنوعاتی ایران از یک واحد ملی و مذهبی خاص پشتیبانی میکند یک رگەی فاشیستی را در درون خود بە عاریت دارد.
جمهوری اسلامی در حقیقت یک نظام ملی – مذهبی است کە برپایەی ترویج سیاستهای پان ایرانیستی و مذهبی اسلام شیعی ١٢ امامی ولایی استوار است.
ب- استالینیزم
سیاست سرکوب و ترور و وحشت استالینیستی در جهان معاصر نمونە نداشت. در فاصلەی سە دهە از ریاست وی بر اتحاد جماهیر شوروی سابق، چندین ملیون کارگر کشتە و سرکوب شدند. هزاران نفر از نخبگان سطوح مختلف بە جوامع غربی گریختند و چندین نفر از رهبران برجستەی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی بدست استالین ترور شدند.
هیچگونە آزادیی کە منشا آن رای مردم باشد وجود نداشت و انصافا میتوان گفت کە جمهوری اسلامی بهترین پسر خواندەی جدید استالینیسم است.
اعدام مخالفین و نظام تک حزبی و سرکوب آزادیهای ملل و تنوعات ایرانی و ترور رهبران سیاسی اپوزیسیون و میلیتاریزەکردن کل ساختار حکومتی از آثار بجای ماندە از رفیق استالین است کە جمهوری اسلامی در تطبیق آنها گوی سبقت  از جد ارشدش گرفتە است.


پ- دمکراسی نمایندگی فیلتردار
در ایران جهت ایجاد انتخابات فرمایشی برای مجلس و ریاست جمهوری، از یک سری قوانین خاص پیروی میکنند.    در مرحلەی نخست، متعهدین بە ولایت فقیە و نظام جمهوری اسلامی میتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند.
در حین اجرای حملەی انتخاباتی نمایندگان، بار دیگر فیلتر میشوند. یعنی در کارنامەی هر کدام از نمایندگان، اگر منافاتی با قوانین خاص جمهوری اسلامی موجود باشد در حین رای گیری نمیگذارند کە بە حد نصاب نمایندگی برسد. و این یعنی استفادەهای  مافیایی از دمکراسی بنام دمکراسی و در حقیقت این بزرگترین شیوەی نقض قوانین حقوق بشریست.
هیچ پروژەی مردم پسندی نمیتواند بە مرحلەی اجرا درآید و تنها راه مبارزە و نیل بە اهداف در چنین نظامهایی استفادە از شیوەهای انقلابی مبارزە و براندازی حکومت فاسد با تمامی شیوەهای ممکنە است.
4- سیاست نظامی ایران
بعد از اینکە حکومت شاهنشاهی پهلوی سقوط کرد و حکومت اسلامی بر سر کار امد، راههای جدید و تدابیر شگفتی برای یکدست کردن نظام و سرکوب معترضین و آزادیخواهان سراسر ایران از جانب حکام جدید صورت پذیرفت.
فرمان جهاد بر ضد مردم کردستان صادر گردید و علنا جنگ بمعنای راه حل نهایی و پاسخگوی مسائل و مشکلات کردستان ارائە گردید.
بعد از آن جهت سرکوب انقلاب سراسری و اعتراضات مردمی جنگ خانمانسوز ایران – عراق را افروختە و دامن زدند. این جنگ بمعنای مبارزە با دشمن متجاوز خارجی نبود، بلکە بە بهانەی جنگ خارجی، تصفیە حسابات خویش را با گروههای معارض بە اتمام رساندند و ایران را از هر نوع ندای آزادیخواهانەای پاکسازی نمودند و این مرحلە در اعدام سیاسیون سال ١٣٦٧ بە اوج خویش رسید.
در مدت کوتاهی هزاران انسان سیاسی و حق طلب بە جوخەهای اعدام سپردە شدند و این مسئلە بصورت یک فرهنگ سیاسی در نظام جمهوری اسلامی تثبیت شد.
مسئلەی احقاق حقوق اقلیتهای ملی و مذهبی نیز از شمال گرفتە تا جنوب ایران و از شرق تا غرب سرکوب گردید و در عرصەی منطقەای یک غول وحشتناک جدید ظاهر شد کە روز بە روز بر قدرتش افزودە میشود، تا جایی کە در تغییرات اقلیمی دخالت میکند و جنگهای چند سالە را در بیرون از مرزهای خویش بر ضد دشمنانش رهبری و حمایت میکند. نمونەی سوریە و لبنان از این دست سیاستهای جنگی جمهوری اسلامی هستند.


آموختن جنگ از طریق جنگ: راهکار تجربی ما
ارتش آزاد شرق کردستان در شرایطی پا بە عرصەی حیات میگذارد کە شرایط مبارزە بر علیە جمهوری اسلامی مشکلتر از قبل شدە است. اگر قبلا مناطق آزاد در شرق کردستان وجود داشت و میتوانستیم در آن مناطق نیروهایمان را پرورش دهیم، در حال حاضر هیچ نقطەای از کردستان وجود ندارد کە جمهوری اسلامی بر آن نظارت نداشتە باشد و این بدین معناست کە باید در ابتدای مبارزە از سیاست (آموختن جنگ از طریق جنگ و راهکارهای تجربی ) جهت آموزش نیروها سود جست.
آموختن راهکارهای جدید نظامی از طریق آموزشهای نوین
در حال حاضر هیچ قشر خاص یا حزب و ایدئولوژی خاصی نمیتواند رهبری انقلاب کردستان را بطور کامل بدست بگیرد و آنانی کە چنین ادعایی دارند با توجە بە سیاستهای جاه طلبانە و تنگ نظرانەای کە دارند هرگز نمیتوانند بە پیروزی نهایی دست یابند و اتحاد کل نیروهای متخاصم را بر ضد مواضع دشمن رهبری کنند. اما یک ارتش ملی کە قدرت آنرا دارد تمامی اقشار و تودەهای دارای تنوعات جدا را با هم و در یک سنگر در برابر دشمن متحد گرداند هرگز شکست نخواهد خورد و نیل بە پیروزی و آزادی از این کانال جدید مبارزاتی بسی آسانتر از شیوەهای قبل است.
ارتش در مادستان
ارتش ضمن اینکە در مانیفست خویش بدان اشارە نمودە، میخواهد در اسرع وقت آزادی و حقوق اساسی ومعوقەی مردم کرد بە آنها بازگرداندە شود، کما اینکە خواهان جبران خسارات واردە بە کردستان است کە در طول تاریخ بعلت اخذ سیاستهای غلط حکام ایرانی همیشە کردستان میدان کارزار آنان با جنگ افروزان همسایە بودە است و در بیشتر موارد نیز خود حکام ایرانی این موقیت را جهت سرکوب مردم کرد بکار گرفتە است.
تقسيمات لشكرى"ارتش آزاد شرق كردستان"
1)                 لشكر نحوشكاك ارومیە
2)                 لشكر پیشوا  موكریان
3)                 شکر چهل چشمە: (سقز و هوشار و دیواندرە و مەریوان و بانە)
4)                 لشكر اردلان سنندج
5)                 لشكر شاهۆ اورامانات
6)                 لشكر دالاهۆ كرماشان
7)                 لشكر كبيركوه ایلام
8)                 لشكر اشترانكوە لرستان
9)                 لشكر زردكوە چهارمحال و بختیاری
10)            لشكر دنا کهگیلویە و بویراحمد

تعامل ارتش با ملل تحت ستم ایرانی
تشکیل ارتشهای آزاد برای ملل تحت ستم ایران را ضروری میدانیم. زیرا وضعیت فرق کردە است. جمهوری اسلامی در قبال هیچکدام از واحدهای غیرخودش ( کە ملل کرد، ترکمن، آذری، گیلک و مازنی ، عربهای جنوب ، بلوچ و سیستانی ، آشوری و ارمنی و حتی اقلیتهای دینی مانند یارسان و سنیها و بهایی و مسیحی و یهودیها را شامل میشود) متعهد نیست. یعنی تابحال ضروری ندیدە کە متعهد باشد و حتی خود بصورت آشکار حقوقشان را نقض میکند.
یعنی در صورتی کە نیروهای دلەای مانند داعش بە ایران حملە کنند، اولین قربانیان کردها در وهلەی اول و آذریها در وهلەی دومند. کما اینکە هیچ توافقی هم در میان این دو ملیت تحت ستم در کار نیست و اینهم از نشانەهای موفقیت سیاستهای زیرکانەی جمهوری اسلامی و اسلافش میباشد کە بە دشمنی میان ملل تحت ستم در ایران دامن زدەاند.
لازم است این معادلەی سردمداران ایرانی را در هم بشکنیم. زیرا وجود یک مادستان در غرب و یک آذربایجان دوست با مادهای (کرمانج ، سۆران، گوران، کلهر و لک و لر ) باعث تشکیل یک دیوارەی دفاعی نفوذ جمهوری اسلامی بە سوریە و لبنان و عراق و ... غیرە میشود و در پایان جمهوری اسلامی در یک حصر خانگی تسلیم ارادەی آزادیخواهانەی تنوعات ملی و آیینی ایرانی خواهد شد.
راهکار سیاسی و مدنی بلە... اما چگونە؟
مائو بە یک مسئلەی اساسی در روحیەی برخی مبارزین متظاهر اشارە میکند کە در ظاهر هیچ مخالفتی با مبارزەی نظامی ندارند اما "کار نظامی را مغایر کار سیاسی می دانند و نمی خواهند قبول کنند که کار نظامی فقط وسیله ای برای اجرای وظایف سیاسی است. بعضی ها حتی ادعا می کنند که « هر گاه کارهای نظامی خوب انجام بگیرند، کارهای سیاسی نیز بالطبع خوب جریان خواهند یافت؛ هر گاه کارهای نظامی درست انجام نگیرند، کارهای سیاسی هم نمی توانند خوب انجام بگیرند »؛ این به معنای آن است که قدمی فراتر نهاده شود و به امور نظامی نسبت به کارهای سیاسی نقش رهبری کننده داده شود."
دقیقا در یک ماهەی اخیر کە مبارزات چریکی ارتش یک سری تحولات مشهود بخود دیدە است عدەای با عناوین مختلف خواهان آنند کە باید و فقط از طرق سیاسی و مدنی بە مبارزە با رژیم برخواست ، رژیمی کە تا دندان مسلح است و جواب تمامی مبارزات آزادیخواهان را با شدت تمام و با ضربات باتوم و سرکوب و وحشت و تجاوز و ترور دادە است.
آنان میخواهند کردستان در امان بماند و میلیتاریزە نشود اما با چسمان خویش میبینند کە در آخرین نقاط میلە مرزی کردستان سربازان ایرانی و نیروهای امنیتی کردهای کاسب و بیدفاع را گلولەباران میکنند و روزانە اجرای سیاستهای  رژیم را در رابطە با طبیعت و زمینهای سوختە و خشکاندن دریاچەی ارومیە و تخریب آثار کهن مادی و تاریخی اجداد و تمدن ما نظارە میکنند.
میبینند کە هر روز بدتر از دیروز تا عمق نزدیکترین نقطە در خانەهایشان و تا اطاق خوابشان نفوذ میکنند و بچەهایشان را بە بیراهە میکشانند و فاسد میکنند. اینان حتی بە ناموس و نیروهای جوان و کارامد جامعە رحم نمیکنند و در اوج توحش از آنان بهرەکشی جنسی و جنسیتی و تبعیض آمیز میکنند.
سوال اینجاست کە با رژیمی کە حتی سردمداران جهانی و قدرتهای بین المللی و سازمانهای جهانی بزرگ نیز از دست وی شاکی هستند و هیچ منطقی در کارش پیدا نیست، چگونە میتوان با ملایمت رفتار کرد؟
پس منطق جنگ ما وجود دشمنی است کە هرگز تسلیم خواستەهای ما و جوامع دیگر تحت ستمش نمیشود مگر اینکە با زور وادارش کرد کە از قدرت کنارەگیری کند!
یعنی سیاست یک بام و دوهوا هرگز در برابر جمهوری اسلامی صدق نمیکند و بایستی اولا با خودمان روراست باشیم و دوما دشمنمان را هیچوقت دست کم نگیریم، زیرا جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن جامعەی بشری و مخصوصا ملت کرد است و باید با وی برخورد جدی صورت بگیرد.
1)      تعامل با گروههای اپوزیسیون سرتاسری
اپوزیسیون سرتاسری یک وظیفەی دشوار بر عهدەی خویش نهادەاند و آن بر عهدە گرفتن مسئولیت تامین آزادیها و حق و حقوق همەی واحدهای تحت حاکمیت ایران میباشد.
در این اثنا بایستی خیلی هوشیارانە و بدور از سلطەطلبی و عظمت طلبیهای تک محوری و تک بعدی، یک راهکار جدید برای رهایی از بند دیکتاتوری جمهوری اسلامی بیابند و با گروههای دیگر از در آشتی درآیند و بە توافقات اساسی برسند.
"ارتش آزاد شرق کردستان" خواهان همکاریهای متقابل با اپوزیسیون آزادیخواه و دمکراسی طلب ایرانی است کە حقوق معوقەی ملل تحت ستم را برسمیت میشناسند و باور دارند کە ایران را تا بە امروز سیاستهای شیونیستی و تک بعدی عظمت طلبانە بە بیراهە و بحران کشاندە است و بایستی حکومت آیندە جبران خسارات واردە را بە واحدهای ضررمند و تحت ستم بصورت قانونی برسمیت بشناسد و آنرا اجرا نماید. یعنی این نیروها بایستی طوری رفتار کنند کە دگربارە غرور و آزادی و حقوق مردم ستمدیدە را بە باد سخرە نگیرند.
فراموش نكنیم كە  قهرمانان واقعی مردمند و ما نیاز بە این سە اصل اساسی در بطن مبارزە داریم:
-         رای تائید مردم
-         سیاستهای مورد پسند مردم و اخلاقی
-         قدم نهادن در راه تحقق رویاهای مردم
كنگرەی ملی زاگرس
(یکبار و برای همیشە تحقق خواستەهای مشترک، هدف کنگرەی ملی زاگرس)
اتحاد كلیەی تنوعات زاگرس نشین هدف ماست تا بتوانیم در مقابل یورش فرهنگی, سیاسی, نظامی و هژمونیك قدرتهای منطقەای و جهانی یك اتحادیەی جدی و جدید و كارآمد باشیم و راە تجاوز تاریخی و لشكركشیهای جهانی و منطقەای را ببندیم.
در ضمن هر دشمنیی کە بتواند دال بر تشکیل احساس خطر از این اتحادیە برای واحدهای دیگر ایرانی باشد از همین الان باطل است و میتوانیم در چهارچوب یک کنفدراسیون با ملل و تنوعات دیگر ایرانی اتحاد برقرار کنیم مشروط بر اینکە حق صیانت ما را بر خاک و جغرافیای تعیین شدە در زیر برسمیت بشناسند.
1- استانهای جنوبی لرنشین كهگیلویە و بویر احمد و بختیاری را  از مخاطرات انفصال از لرستان و ایلام و كرماشان و سنندج و ارومیە أگاه مینماییم تا این انفصال تاریخی بە وصال جاودانەی میانمان شدت بخشد.
2- اتحاد میان تمامی همخونان زاگرس هدف ماست و در این میان بایستی یك سری اهداف و عناصر ملی و تاریخی را زیربنای این اتحادیەی دمكراتیك فرض كرد.
3- زبان مشترك میانمان بایستی تا حدی تغییر كند و حتی الامكان باید در سطح مطبوعات و نوشتار یكی شود.
4- تعادل قوا میان بخشهای اصلی اتحادیە بنا بە یك سری میزانیەی قانونی و حقوقی تعیین میگردد و همین باعث عدم تجاوز حقوقی یك بخش بە بخشهای دیگر میشود.
5- بخشهای زاگرس عبارتند از:
- منطقەی كهگیلویە و بویر احمد و لرهای منطقەی اهواز و خوزستان و بوشهر
- منطقەی بختیاری و چهار محال
- ممسنی و برخى شهرهاى استانهاى فارس و بوشهر ساحلى کە لرنشین هستند.
- استان لرستان و لكهای خرم آباد و دوروبر
- استان ایلام با تمامی تنوعاتش
- استان كرماشان: گۆران: هورامی و كلهری و لكی و جاف و كلیایی
- استان همدان: لكها و كلهرهای آن
- استان سنندج: اردلانی و هورامانی و گروس و سورانی: سقز و مریوان و بانە و هەوشار
- آذربایجان غربی: موكریان و شكاك و بادینی و هركی و جلالی و تنوعات دیگرش كە با نظام اتحادیە سر سازگاری دارند.
 در ضمن ارتش از تمامی کرد، لر، لکهای شمال و مرکز و شمال شرق ایران حمایت میکند و جهت احقاق حقوق آنان مانند بخشهای دیگر ملت ماد نژاد تلاش و مبارزە میکند.

پنج حکومت فدرال در جمهوری مادستان وجود خواهند داشت:
1-   حکومت فدرال شمال- از رود ارس تا بوکان
2-   حکومت فدرال مرکز – سقز تا نزديك كرمانشاه
3-   حکومت فدرال گوران – از جنوب شهر همدان و کل استان کرماشان و ايلام
4-   حکومت فدرال پشتکوه – استانهای لرستان و چهارمحال و بختیاری و بخش لرنشین اصفهان
5-   حکومت فدرال پیشکوه – لرهای خوزستان، چهارمحال و بختیاری و ممسنی و لرهای کنارەی خلیج
تمامی استانهای ٧ گانە با اقلیتهایی کە خود خواهان این هستند کە حق اتونومی داشتە باشند، دارای حق اتونومی هستند و در حقیقت خود این واحدها نیز بنوعی مستقیما با مرکز در ارتباط خواهند بود تا از فساد بوروکراتیک در امان باشند.